A0: 

تنهایی در تنهایی







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





مطالب عاشقانه

تلخ
 طعم تلخ سیگار

طعم تلخ سیگارو دوست دارم

تلخ مثل آخرین بوسه ی لعنتی ما

تلخ مثل آخرین دروغ تو که باز هم همو می بینیم

تلخ مثل نبودنت ...!

 

به یاد تو

بیاد تو دو تا فنجون روی این میز میزارم

 

شکسته قلبم از دستت ولی بازم دوست دارم

 

خوب ها

خسته ام

 

فکر کن
 


چشاتو ببندی
تفنگ رو بزاری زیر چونه ات
و بعدش: بنـــــــــــــگ
چه صدای دلنشینی

رخصت پرواز
 

بسته

خواب محبت
خواب محبت

گونه هاي تر من، دست کسي را حس کرد.

يک نفر نام مرا زيبا برد و به اندازه ي قلبم دل او نیز تپید.

شب سرديست و من با دل خود ميگويم:

"خبري نيست بخواب! باز هم خواب محبت ديدي."

 

چه اندازه تنهایی من بزرگ است
تنهایی من

 

بگذر از این تنها
تو هم بگذر از این تنها

 

در این دنیا که حتی ابر نمیگرید به حال ما

همه از من گریزانند, تو هم بگذر از این

تنها

 

پله

 

نمیدونم چرا همه دارن پله های ترقی رو طی میکنن

ولی ما همش داریم پله های بدبختی رو طی میکنیم

 

مسافر جاده ها

غریبه‌ی مهربان, مسافر جاده‌ها!

چه بی‌صدا میروی, ز خاطر جاده‌ها

تو می‌روی چه تنها, شروع تو چه زیبا

چو می‌رسد عمر من, به آخر جاده‌ها

رفیق
 

من و مترسک و کلاغ ها

مترسک ناز می کند

کلاغ ها فریاد می زنند

و من سکوت می کنم....

این مزرعه ی زندگی من است

خشک و بی نشان

نگاهم به دور دست

 

نگاهم به دور دستهاست

 

منتظرم

 

اما چه کسی میفهمد

 

درد این نگاه را؟

 

درد این انتظار بیهوده را؟

 

 

چشمان تو

 

به هر آن چیز که در عمق وجود جاریست

و به گیرایی چشمان تو سوگند

که من در حسار تب مژگان تو گیر افتادم

پشت این میله زندان بلند

سالها میشود اینک که اسیر افتادم

آه من عاشق و زندانی چشمان تو ام

و تو زندانبانم

به نگاهت سوگند

که از این ساحت زندان سیاه، مرهانم هرگز

مرهانم هرگز!!!

تار عنکبوت


پنجره دلم تار عنکبوت زده…

 

زنجیر تنهایی
زنجیر تنهایی

قاصدک زنجیر تنهایی به دستانم زدند

قاصدک شوریدگی بر فال بی فالم زدند

***

قاصدک تو هیچ میدانی که امروزم چه شد؟

برملا کردند اسرارم- و فریادم زدند

***

کاش دنیا را نمی دیدم – و این رسواییم!

آتشی بر خانه و بر جان بی تابم زدند

***

قاصدک امروز هم روزیِ ما بی تابی است

لحظه ها امروز هم بی وقفه شلاقم زدن

 

عهد قو
عهد قو

قو فقط یکبار ازدواج می کند و بر عهدی که می بندد پای بند است

ولی این انسان ...

زندان غم

ای خدا! جرم دلم چیست که زندان غمم؟

 حکم دل چیست اگر وصله ناجور منم؟

***

ساز تبعید زد این قاضی کفتا  صفت

اوکه عشق مضحکه کرد و گنهش شد عادت

 

چرا آتش شدی؟

قلب سوخته

من که چون شمعی به شام تار تو افروختم

هر چه کردی با دلم از شکوه لب را دوختم

روز و شب بوده دعای من سلامت بودنت

پس چرا آتش شدی از شعله هایت سوختم؟؟؟

 

مشتی خاک
 

مشتی ز خاک برمیدارم...

شاید این همان نیمه گمشده من باشد که خدا یادش رفته خلقش کند!



تک درخت پاییز

و من چون تک درخت سرخ پاییزم

 

پرپر شدم
 

یـــــه روزی -تـــک پـــــر- بـــــودم....

تــــو بـــــــاعث شـــــــدی کــــــه -پــرپـــر- شــــم........

 

قلب تیر خورده

به قلب تیر خورده ام خوب نگاه کن
این آینده ی قلب هرکسی است که
او کسی را دوست داشته باشد
ولی کسی او را دوست نداشته باشد

 

شانه هایت را دوست دارم
 

 

تمام
 
پتانیسل عجیبی واسه تموم کردن زندگی دارم :|

 

شمع و گل

میشود در آسمان زندگی

یک سبد از غنچه های یاس داشت

یا که در سوز و گذاز شمع عشق

مثل پروانه کمی احساس داشت

 

چون شمع

چون شمع، سرگرم سوختن خویشم


[+] نوشته شده توسط admin در 16:23 | |







مطالب عاشقانه زیبا

باران

تو که نباشی باران نمی بارد ... ،

 

فقط بعضی وقت ها زمین و زمان خیس می شود ...

 




وای

وای از نیمه شبی که بیدار شوم

تو را بخواهم

و خود را در اغوش دیگری بیابم

 


ﺩلم

ﺩلم

ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺳﻮﺧﺖ

ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯾﻢ ﮐﺮﺩﯼ . .

ﺷﻤﺎ “. . .

 


بی رحمی

بی رحمی ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ

 ﺍﻣﺎ ﺣﻮﺍست ﺭا ﺟﻤﻊ ﮐﻦ !

ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﺎﺩﮔﯿﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ...

 

شک
 
شککرده بودم کسی بین ماست ...
 
اما فهمیدم من بین دو نفر بودم
 

 

 


قشنگترين حس

ميدوني قشنگترين حس دنيا چيه ؟

اينکه بدوني همون بلايي که سرت آورده..

سرش آوردن ...!

 

 


خـداحـافـظ
سردش بود دلم را برایش سوزاندم!!!

 

گرمش که شد با خاکستر قلبم نوشت:

 

خـداحـافـظ ...

 


نقاش

سریعترین نقاشی بود که دیده بودم

 

در یک چشم بهم زدن روزگارم را سیاه کرد

 



ا ي کــاش

اي کــاش دلـيـل شـب بيــداري هايـم 

بودنت بــود 

نــه نبودنـت

 

 


یکی دیگه

بهم میگفت با دنیا عوضم نمیکنه !

 راست میگفت با دنیا نه ،

 با یکی دیگه عوضم کرد !

 


نقـاشــی

نقـاشــی اش خــــوب نبــود!


امـــا…


خــوب راهـش را کشیــــد و رفـــــت … !

 

قصــه

تــلخي قصــه آنــجاست...

 

وقــتي دلم "سوخــت"

 

دلــش "خــنک" شد!

 

 


شبــــــانهــــ روز

هَرکســــــــ یا  " شبـــ"  میمیرد یا " روز "

 

امــــــــا منــــــــ ...

 

" شبــــــانهــــ روز "


کاش می فهمیدی

کاش می فهمیدی

 برای این که تنهایم تو را نمیخواهم؛

برعکس …

برای این که میخواهمت ؛ تنهایم…!!!

 


نخواست

هر جا که می بینم نوشته است :

” خواستن توانستن است ”

آتش می گیرم !!!

یعنی او نخواست که نشد ؟!


خدایـــــــــــا

خدایـــــــــــااااا …

 من دلـــم را صــابــون زدم به عـشـــق او 

 چـــرا چـشـمانـم می سـوزنــــد؟ …

 

 

آغوش

زانوهایم را درآغوش گرفته بودم ،

وقتی ...

تو برایآغوش دیگری زانو زده بودی

 


بــازي

"مــن"

به دنــبال

"تــويي" مي گــشت

بــراي " مــــــا " شــدن

دريــغ که 

بــازي را

"او" بــــرد....

 


عـزیــزش

دیـــــــگر

استــفــاده نمی کنــم

از میــم مالکــیـــت !!!

شـــب بـخـیــــــر

عـزیــزش

 

فــــرار

گـــاهـی از  فـکــر کـــردن  به تــــو فــــرار مـی کنــم

 

 مثــل رد کردن آهنـگی  که  خـیـلـی دوسـتــش  دارم ...

 


مسافر

میگن پُشت سر مسافر آب بریزی برمیگرده

اشــک که از آب زلال تره

 پسچرا مسافر من برنمی گرده

 


لیــاقـــت

مـی گویند لیــاقـــت نداشـت

نمـــی دانـنــــد کـــه تــــــــو 

فـقـط دوستـــم نــداشتـی

هـمـیــــن ...


چشمک

بـــاران همیشه می بارد، اما مردم ستـاره را بیشتر دوست دارند

 

نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن 

 

 
 

بن بسـتــــــ|

 

میـدونیبن بسـتــــــ|زنـدگی کـجـاست ؟؟؟

 

جــایــی کـه ...

 

نـه حـــقخــواسـتنداری

 

نـه تــوانــایـیفـــرامــوش کـــردن

 


ساعت

چـند ساعتی با هم بودیم

مـــــن به تـــــو نگاه میکردم…

و تــو به ساعتت

تـو قــرار داشتی و من  بـــی قراری 

 

 


سر سوزن

ســر سـوزنـی اگــر مــــرا می خـواست

 زمیــن و زمــان را به هم میدوخـــتم ...

 

ﻃﺎﻗﺖ

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﭼﺸـﻢ ﻫﺎﯾـﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺸـﺖ ﺑﮕﯿـﺮﻡ ...
ﺩﯾﺪﻡ ﻃﺎﻗﺖ ﺍﺳﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
 
 

شمـــــا ؟

سلامتی اون کسی که داشت میرفت

گفتم نـرو نمیتونی فراموشم کنی

برگشــت نـگــام کرد

گفتم دیدی نمیتونی …

گفـت:ببخشید شمـــا ؟

 

 

 

تـلــخ و شیرین

 

 
چه اشتباه بزرگیست !
 

 تـلــخکردن زندگیمان

برای کسی که در دوری ما  

  شیرینترین لحظات زندگیش را سپری می کند

 

برای دیگری

عزیــزم چه زیبـا اجـــرا میکنـی ...

خط به خط تمام گفتــــه هایم را...

خواســـته هایم را...

امــــــــــا...

 

 امـــــا ... برای دیگری

 

ღ گفت : پای رفتن نـدارم ، راست می گفت !!! بـــا ســر رفـــــت 

 


[+] نوشته شده توسط admin در 15:59 | |







متن های عاشقانه زیبا

تو مغازه ي قلبم تنها گلي هستي که روش نوشتم

دست نزنيد ، فروشي نيست

************

 میدونی محبت یعنی چی ؟  م = من   ح= حالا  ب=

به یاد   ت = توام

**********

هميشه وقتي مهموني ها تموم ميشه، حس غريبي

دارم… چه برسه به اين دفعه که مهموني 

 

خدا داره تموم ميشه

************

میدونی LOVE یعنی چی ؟

 

L = لنگه تو پیدا نمی شه

 

O = عمرمی

 

V = وجودمی

 

E =اِوا ، اس ام اس رو اشتباه فرستادم


[+] نوشته شده توسط admin در 13:17 | |



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

. SEO Services & ToolsSubmit Express cache01last1449069883